دیروز تا جایی پیش رفتیم که فهمیدیم با آموختن "تفکر دقیق" شما حاکم مطلق ذهن خود می شوید و کنترل از دست ضمیرتان خارج می شود.
و اینکه برای هر تفکری وقت بگذارید و دقیق تر آنرا بررسی کنید.
اگر آن مطلب را نخوانده اید ابتدا به آن نوشتار بروید.
پس واقعیت اینست که شما وقت برای این کار دارید.
رویاهای شما واقعی نمی شوند مگر زمانی که افکارتان را به اندیشه هایی سودمند تبدیل کنید! این نکته بسیار مهمی است...
زمانی که این کار را کردید بدون هیچ تلاشی شما بر ترستان غلبه خواهید کرد.
اگر از شکست می ترسید، این روش ترس شما را از بین می برد، فقط باید این ساختار فکری را به میزان لازم به کار برید.
هر تفکری باید بررسی شود که شما را به چه سمتی می برد و سپس از تفکری تخریب کننده، به اندیشه ای سازنده تبدیل گردد.
نخسین باری که این روش را به کار ببرید احساس شگرفی خواهید داشت زیرا شما هرگز تاکنون این روش را به کار نبرده بودید.
میدانید که هر کار جدیدی به انسان حس جالبی می دهد! اما ضمیر شما تلاش خواهد کرد تا از این حس برای متوقف کردن شما استفاده کند.
اما هرچه این کار را بیشتر و بیشتر انجام دهید خواهید دید که افکار را سریعتر بررسی خواهید کرد و سریعتر به نتیجه می رسید.
بعد از شش تا نه ماه خواهید دید که تفکر غالب شما "تفکر دقیق" خواهد بود و مقدار خیلی اندکی از افکار شما هستند که شما را به بیراهه می برند. بیشتر افکار شما سازنده شده اند.
خود من مدت زیادی نیست که از این روش استفاده می کنم و در همین مدت کم توانسته ام مقدار زیادی از چیزهایی که می خواستم را در زندگیم بسازم.
آیا می توانید تصور کنید که رسیدن به چنین حالت ذهنی چقدر می تواند موثر و قدرتمند باشد؟
به همه ما این قدرت داده شده. قدرت خلق کردن. به تمام انسان هایی که بر روی کره زمین زندگی می کنند!
اما تا زمانی که شما نیاموخته اید که چگونه خلاق بیاندیشید، و یا این مهارت را به صورت تصادفی کسب نکرده اید، واقعا هیچ شانسی برای برملا کردن قدرت نامحدود ذهنتان و راه یابی به امکانات نا متناهی1 نخواهید داشت!
به شما گفته بودم ارزش وقتی که می گذارید را دارد...
آنچه شما در هنگام استفاده از این ساختار فکری انجام می دهید تمرکز بر حذف ناراحتی است. شما افکار بد را با حل کردن آنها حذف می کنید و به افکار خوب اجازه می دهید تا باقی بمانند.
این کار هرگز به 100% نخواهد رسید ولی پس از چند ماه حدود 80% از این افکار بد حذف خواهند شد.
برخی پس از پنج سال اکنون در 99% هستند اما ذهن ما ثابت نیست پس تعهد به عمل روزانه و پایداری در ادامه این روش لازمه ی رسیدن به موفقیت و جلوگیری از پسرفت است.
این دلیل به وجود آمدن این بلاگ است. که نه تنها به شما بلکه به خودم کمک کنم تا در مسیر باقی بمانم. من روزم را با خواندن یکی از مطالب این بلاگ و انجام تمرینات آن آغاز می کنم!
حال ببینیم بعد از اینکه افکار بد را حذف کردیم چه چیز باقی می ماند؟ فقط اندیشه های لذتبخشی که به شما کمک خواهند کرد که به آن جایی که می خواهید برسید!
این احتمالا همان رازیست که شما به دنبال آن بودید...
بیایید یکبار به زبان ساده همه چیز را بررسی کنیم:
یک فکر به ذهن شما می آید.
شما آن را ارزیابی می کنید.
"آیا این فکر به من کمک می کند، یا به من آسیب می زند؟"
"کمک می کند! خوب! چطور؟"
پاسخ را بیابید و مطمئن شوید... اگر کمکتان می کند آنرا نگه دارید و منتظر فکر بعدی شوید.
اگر کمک نمی کند (آسیب می زند)...
"اگر این فکر به من آسیب می زند، پس چه فایده ای دارد که این فکر را در ذهنم نگه دارم؟"
این سوال را دنبال کنید تا به این نتیجه برسید که این فکر سودی برای شما دارد و یا هیچ سودی برای شما ندارد.
آنچه در ادامه خود به خود اتفاق می افتد اینست که این فکر محو می شود!
ضمیر شما ممکن است در آینده تلاش کند تا شما را به ساختار فکری قبلی تان باز گرداند... زیرا او دوست دارد که شما اشتباهاتتان را تکرار کنید...
اگر چنین کاری کرد به آن توجه کنید و ارزیابی اش کنید. این بار سریعتر محو می شود.
پس از چند بار تکرار شدن این روند؛ این اندیشه دیگر جایی در ذهن شما ندارد زیرا شما چهره واقعی آن را دیده اید...
چیزی که قبلا به سادگی اجازه می دادید که در ذهن شما باقی بماند و به شما آسیب برساند دیگر جایی در ذهن شما ندارد!
آنچه به شما توصیه می کنم اینست که از فردا و همچنین روزهای بعد از آن تک تک افکارتان را پیدا کنید و این کار را با یک یک آنها انجام دهید. بدین ترتیب ذهن شما پالایش می شود. از پیشرفتی که خواهید داشت شگفت زده می شوید.
به زودی با مطلب دیگری باز خواهم گشت.
تا آن موقع به یاد داشته باشید که از زندگی خود لذت ببرید...
1- Limitless possibilities در این باره فیلم "راز 2" را ببینید.
