آیا شده تا کنون شخصی را که دستاورد بزرگی داشته، تحسین کنید؟

همه ما با احترام به ورزشکاران المپیک نگاه می کنیم. ما افراد با تحصیلات عالی در دانشگاه های معتبر را تحسین می کنیم. تاجران بزرگ را با دید ستایش می نگریم.(البته اگر ایرانی نباشد!!!)(اگر ایرانی باشد نمی دانم چرا اما، دید عمومی به سرمایه داران ایرانی خوب نیست...    بگذریم....)

ما به افرادی که با وجود مشکلات جسمی و نقص عضو به موفقیت هایی دست یافته اند با شگفتی نگاه می کنیم و حتی نمی توانیم تصور کنیم که با چنین مشکلی چگونه کنار خواهیم آمد.

چرا این دستاوردها اینگونه تحسین برانگیز هستند؟

اگر هر شخصی که برای المپیک اقدام می کرد می توانست تیمی تشکیل دهد و به پیروزی برسد آیا آن زمان باز هم این مسئله برای ما تحسین برانگیز بود؟

اگر گرفتن مدرک عالی از دانشگاه هایی مثل دانشگاه تهران و یا دانشگاه صنعتی شریف یا هر دانشگاه بزرگ دیگری آسان بود. یا می شد این مدارک را به آسانی خرید. آیا باز هم ارزشی داشتند؟ البته که نه... (لطفا به بحث های حاشیه ای فکر نکنید:))

دلیل اینکه این دستاوردها این همه قابل ستایش هستند اینست که ما می دانیم به دست آوردن این چیزها چقدر چالش انگیز و رقابتی است.

به زندگی خود بازگردید.

بعضی از بزرگترین دستاوردهای شما چیست؟

مطمئنم شما هم موافقید که هر آنچه برای به دست آوردنش زحمت کشیده اید برای شما ارزش بیشتری داشته است.

چیزهایی که آسان به دست می آیند حس شوق و تکامل به شما نمی دهند

آنقدر که دستاوردهای حاصل از تلاش و عبور از چالش ها چنین حسی به شما می دهند.

زمانی که واژه "چالش" را می شنوید چه چیز به ذهنتان می رسد؟ بعضی واژه هایی که ممکن است به ذهن شما برسد ممکن است " سختی، دشواری، آزمون یا امتحان" باشد.

آیا تا کنون شده به چیزی بر بخورید که بسیار چالش انگیز باشد و شما آرزو کنید ای کاش می توانستید از آن دوری کنید؟

آیا شده آرزو کنید ای کاش زندگی آسان تر بود و چالش ها کنار می رفتند؟ در زیر فشار سختی ها، همه ما احتمالا به چنین چیزهایی اندیشیده ایم.

اما زمانی که به گذشته نگاه می کنید ... به چالشی که پشت سر گذاشته اید و بر آن غلبه کرده اید، این چه حسی به شما می دهد؟

آیا احساس نمی کنید قدرتمند هستید؟

صاحب اختیار و بسیار قوی؟

چالش با خود اینست که هدفی برای خود قرار دهید که به دست آوردنش آسان نیست.

چالش می تواند هر چیز بزرگ یا کوچکی باشد.

اما چالش ها تغییر می کنند و رشد می کنند همانگونه که ما رشد می کنیم. کوچکتر که بودیم خواندن و نوشتن و یا بستن بند کفش شاید یک چالش بود. زمانی که در یکی از اینها ماهر شدیم به این نتیجه رسیدیم که چیزهای دیگری هم هستند که رسیدن به آنها دشوارتر است.

به عنوان یک انسان بالغ با بسیاری از مسئولیت ها و محدودیت های زمانی، یک چالش شاید یافتن زمان برای مطالعه بیشتر باشد.

یک کتاب توسعه شخصیت خوب پیدا کنید و این چالش را برای خود بگذارید که هر روز حداقل سی دقیقه مطالعه کنید. زمانی که این کار را به یک عادت تبدیل کردید، برای خود چالش دیگری بسازید که به این کتاب عمل کنید.

برای اینکه زندگی کاملی داشته باشید،

باید خودتان را به چالش بکشید، هر روز، حتی اگر به نظر چالش کوچکی باشد. هر زمان یک چالش خود را کامل کردید یکی از محدودیت های اساسی را از پیش روی خود برداشته اید.

هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، نقاط ضعف و قوت خود را بهتر خواهید شناخت.

شگفت زده خواهید شد از آنچه با کمک ثبات به دست خواهید آورد. خلاق باشید تا محدودیت های خود را کشف و نابود کنید. همچنان که محدودیت های خود را می آزمایید، محدودیت هایتان را گسترش هم خواهید داد.

دفعه بعد که با چالشی روبرو شدید، خودتان را محدود نکنید.

با تمام قوا بر سرش بکوبید!!!

به جای اینکه چالش هایی که به زندگی شما می آیند را محدود کنید.

محدودیت های خود را هر روز به چالش بکشید.

به سراق هر چالش با تمام اعتماد به نفسی که دارید بروید. و از همه مهمتر هرگز کوتاه نیایید.

هرگز اجازه ندهید آن چالش شما را مغلوب کند، زیرا شما قدرتمندتر از آن هستید که خودتان فکر می کنید.

شما موجودی با عظمت هستید و می توانید بر تمام سختی هایی که به سمتتان می آید غلبه کنید.

شما می توانید

پیروز باشید.