در گام امروز برای شما یکی از مهمترین و قدرتمندترین تکنیک های رشد فکری و روانی را در نظر گرفته ام...

تمام کسانی که در مورد رشد معنوی سخن می گویند ولی در مورد بخشش و رها کردن حرفی نمی زنند در واقع سخن به گزافه گفته اند. آنها چیزی درباره اینکه چگونه می توان هوشیاری افراد را بالا برد  نمی دانند.

به لطف زندگی در جامعه ای که در آن شعار بکش تا کشته نشوی جریان دارد!!! همه ما کم کم باورمان شده که قدرت در کنترل کردن دیگران است.

با وجود اینکه آنچه در طول قرون توسط پیامبران آموزش داده شده بخشش است؛ ولی این واژه با افکار بیشتر مردم ناسازگار است. مردمی که آموزش دیده اند که هرگز نبخشند و رها نکنند.

بنابرین آنها نیروی زیادی را صرف دفاع و حمله به دیگران می کنند. در حالی که این تنها ضعف است. که به شکل قدرت تغییر قیافه داده. ولی باطنش همان است.

زمانی که شما این را می آموزید و در بخشش خبره می شوید، به ناگاه همه چیز تغییر می کند و شما نیروی پیشرفت بدون سختی را به دست می آورید.

بخشش قدرتیست که جامه سستی به تن دارد. (مانند ابرمردی که به جامه مردم عادی در آمده!!!)ابرمرد

ممکن است اندکی زمان ببرد تا این مسئله را بفهمید و به سادگی درکش کنید، ولی به ضمیر خود اجازه ندهید که شما را منحرف کند. شما این قدرت را دارید.

قدرت مطلق = بخشش

مسائلی که باید بدان توجه کنید:

به یاد داشته باشید، شخصی که دیگران را کنترل می کنند ممکن است قدرتمند باشد ولی شخصی که خودش را کنترل می کند قدرتمند خاموش است!...(مثل سوپرمن!!!)

به این نکته توجه داشته باشید که با بخشش شما قدرت خود را به دست خواهید آورد... در تمام نقاط زندگیتان! ضمیر خود را زیر نظر بگیرید، با این کار قدرت کنترل این دیوانه (ضمیرتان) را هم در دست خواهید گرفت.

آیا می دانید که بدون بخشش کامل، شما هرگز به آنچه می خواهید دست نخواهید یافت... آیا ضمیر شما در این باره می تواند کاری بکند؟

همواره از خود بپرسید، چرا باید به موضوعی که مرا آزرده بپردازم...؟ این ساده ترین ساختار فکری در مسیر موفقیت است، به خاطر دارید که؟!!!

هیچ انتقامی بزرگتر از بخشش نیست.

- چرا حس می کنید که باید به این احساسات بد اهمیت بدهید؟

چرا باید بخواهید که این افراد دوباره به زندگی شما بیایند... ما قبلا از این مرحله گذشته ایم چه لزومی دارد که دوباره تجربه اش کنیم؟

به یاد داشته باشید که حس انتقام هیچ منفعتی برای ما ندارد... هیچ انسان آگاهی نمی تواند در یک عمل انتقام جویانه وارد شود. واضح است که این کارها ویژه افرادیست که از خود بیخود شده اند... چه حسی در این باره دارید؟

همیشه به خاطر داشته باشید، انتقام برای دیگران است... افرادی که در خواب راه می روند... در نهایت برای شما نیست.

اگر کسی به شما بدی کرد بروید و به فرد دیگری خوبی کنید... با این کار حس شما تغییر می کند و دوباره مثبت می شوید. اگر در گذشته این کار را کرده بودید و به ازای هر بدی به فرد دیگری خوبی می کردید اکنون زندگی شما در چه شرایطی بود؟

یادتان باشد که یک ناخودآگاه عواقب کار خود را تشخیص نمی دهد، پس چرا برای او آرزوی خوبی نکنیم و به دنبال زندگی خود نرویم؟

- با کنترل خود، برای افراد ناآگاهی که در اطراف شما هستند ترسناک می شوید. برای آنها تهدید محسوب می شوید.

به خاطر داشته باشید کسی که حمله می کند و یا همیشه منفی بافی می کند به شدت احساس ناامنی دارد.

با سلطه بر خود می توانید بر تمام موجودات اطرافتان کنترل داشته باشید... هرچند زمانی که شما حاکم خود باشید، بیهودگی سلطه بر دیگران را در خواهید یافت... این چیزی نیست که با کلام بتوان برای کسی توصیف کرد. این احساسیست که خود باید درک کنید...

پیروز باشید

و شاد :))


یادآوری: هدف از این مطالب انباشتن ذهن شما با اطلاعات نیست. بلکه می خواهم به شما کمک کنم یاد بگیرید که چگونه بیاندیشید. مدارس، جامعه، و حتی والدین به ما آموخته اند که خود را با اطلاعات سرشار کنیم، اما نتیجه را می بینید!!! پر کردن ذهن اینجا هیچ کاربردی ندارد. آنچه مهم است دور ریختن افکار کهنه و بازسازی ذهن است؛ آنگونه که خود می خواهید. تا با تلاش کمتر به نتایج بهتری برسید.