شما نمی توانید قانون جاذبه را کنترل کنید، مگر زمانی که بتوانید ذهن خود را کنترل کنید.
امروز مطالب زیادی را در مدت زمان کوتاهی به شما منتقل خواهم کرد. پس، پیش از هرچیز از شما می خواهم مطلب امروز را چندین بار بخوانید و در روزهای بعد هم به آن سری بزنید.
افکار ما آفرینش های آینده ما را تعیین می کنند. گذشته ما هم با آفرینش های ما خلق شده بود...
زمانی که این مطلب می پذیریم و به حقیقی بودن آن پی می بریم! می توانیم شروع به استفاده از "قانون آفرینش" کنیم. با هدف، نه بر اساس تصادف!!! هرچند اگر کنترل کننده افکارمان نباشیم نمی توانیم این کار را بکنیم ... تصور کنید که چه چیزهایی می توانستیم خلق کنیم اگر با اطمینان کامل می دانستیم که این قانون حقیقت دارد... آن زمان است که دیگر به ذهن خود افکار بدی راه نخواهیم داد... این دقیقا همانجاییست که من می خواهم شما را بدانجا ببرم. من اکنون آنجا هستم!
نکاتی که از شما می خواهم به آنها بسیار دقت کنید...
- انرژی و استمرار همه چیز است... اگر انرژی به اندازه کافی صرف کنید و در این راه پایداری داشته باشید به هر چیزی خواهید رسید. هر چیزی خلق خواهید کرد... این چه حسی به شما می دهد؟ ممکن است ضمیر شما شروع به حرف زدن کند. به آن دقت کنید...
- مغز شما یکی از اعضای بخش خودآگاه ذهن شماست؛ مغز افکار را دریافت می کند و زمانی که ذهن شما می پذیرد که این افکار درست هستند... افکار به واقعیت تبدیل می شوند.
ذهن نیمه آگاه شما نتیجه گیری هایی که از ذهن آگاه شما می آیند را خواهد پذیرفت.
- به یاد داشته باشید که ذهن خودآگاه شما تنها زمانی فعال است که شما در زمان حال به سر ببرید. این دقیقا جاییست که معمولا با افکار بیهوده ای انباشته شده درباره اینکه هرچیزی چطور کار می کند، بنابرین بسیار غیر کاربردی است. ناخودآگاه شما این قسمت را از نخاله هایی که فکر می کند درست هستند پر کرده...
- به خاطر داشته باشید که استفاده از قانون آفرینش به صورت هدفمند، با کنترل ذهن آغاز می شود و تا این کار را انجام ندهید زندگی مورد دلخواهتان را نخواهید ساخت... این چه حسی به شما می دهد؟
- یادتان باشد که تمام زمانی که صرف می کنید تا به سکوت ذهنی برسید، زمانی است که بسیار خوب سرمایه گذاری شده، چرا که شما در حال یادگیری استفاده از قدرتمند ترین و خواستنی ترین ابزار تولید پول هستید، که هر شخصی می تواند در زندگی داشته باشد...
همیشه این یادتان باشد که تا بر ذهنتان کنترل نداشته باشید نمی توانید بر "قانون آفرینش" کنترلی پیدا کنید...
اگر هنوز کنترل کننده افکار خود نیستید، شما باید کنترل آنها را به دست بگیرید، بنابرین بروید و دوباره نوشتارهای مرتبط با کنترل ذهن و رسیدن به سکوت ذهنی را بخوانید. (مثل "چگونه یک لحظه می تونه شما را پولدار کنه" و "تفکر دقیق") و واقعا این تکنیک ها را اجرا کنید... در واقع دلیل اینکه تا کنون مطالب را آنطور که باید جدی نگرفته اید اینست که ضمیر شما به شما می گوید که این مطالب مهم نیستند... این انتخاب با شماست که به حرف چه کسی گوش دهید!
- اگر به تمرکز بر روی اینکه چه چیزی "نمی خواهید" ادامه دهید (هر چیزی که باشد) شما تنها بیشتر از همان چیز تولید خواهید کرد...
یادتان باشد که هرچیزی که "می خواهید" یا "نمی خواهید" همان چیز را خلق خواهید کرد...
راز این نیست که فقط بخواهید، باید به خواسته تان تمایل داشته باشید. بدین معنی که زندگیتان را در ذهنتان بسازید و طوری دفتار کنید که گویی قبلا به همه این چیزها رسیده اید، در حالی که با تمام قوا برای آوردن این خواسته ها به زندگیتان تلاش می کنید... چه حسی به این قضیه دارید. ضمیر شما چه حسی دارد؟ مراقب افکارتان باشید... آنها را زیر نظر بگیرید...
به یاد داشته باشید که ما آفریننده همه آن چیزی هستیم که در زندگیمان به وجود آمده، ما در هر لحظه در حال آفرینش هستیم، سوال اینست که چه چیز می آفرینیم؟
- «قانون آفرینش» اینست که شما سوال درستی بپرسید و پاسخ درستی به این پرسش بدهید. در حالی که به این پاسخ آزادی کامل بدهید تا در زمان درست و به کامل ترین شکل ممکن اتفاق بیافتد... آیا این به شما حس خوبی نمی دهد؟
اکنون شما باید بدانید که اگر آنچه می خواهید را ندارید، پس شما از قانون جاذبه و قانون آفرینش به درستی استفاده نمی کنید. اگر مطالبی که تا کنون برای شما نوشته بودم را به درستی درک کرده باشید باید بدانید که ماجرا چیست و با لحظه اکنون هماهنگ شده باشید و آماده دریافت آنچه برای خود آفریده اید، باشید... حالا چه حسی دارید؟
یادتان باشد که این توجه به افکار باعث می شود دریابید که در چه قسمت هایی نیاز به تمرکز بیشتری دارید.
از خود بپرسید آیا در این لحظه احساس راحتی می کنم؟ به احساستان توجه کنید.
همواره از خود بپرسید، درون من چه می گذرد؟ توجه کنید که همیشه باید همانقدر که به اتفاقات بیرون توجه و علاقه نشان می دهید همانقدر هم به درونتان اهمیت بدهید. خود من همیشه در هنگام گفتگو با دیگران همچنان به درونم توجه دارم. این کار نیازمند تمرین است ... وگرنه به حالت ناخودآگاه می روید!- ولی ارزش وقت و تلاشی که صرف آن می کنید را دارد...
همیشه یادتان باشد که راز نهایی اینست که هرآنچه هست را بپذیریم و اکنون شاد باشیم. اگر نگاهتان را به چیزها تغییر دهید، چیز ها هم در نگاه شما تغییر خواهند کرد!
به یاد داشته باشید که برای اینکه قادر به آفرینش باشید باید افکار دقیق ایجاد کنید اگر افکارتان مبهم باشند باعث سردرگمی می شوند... دلیل اینکه باید کاملا و دقیقا مشخص کنید چه می خواهید همین است... یادتان باشد هیچ کاری نکنید مگر زمانی که احساس درستی نسبت به آن داشته باشید...
و به خاطر داشته باشید هرچیزی که خواهان آن هستید (در همان لحظه که خواستارش شده اید) شکل گرفته است و تنها وظیفه شما اینست که آن را به زندگی واقعی بیاورید... از آنجایی که این خواسته شما قبلا شکل گرفته است تنها وظیفه شما اینست که به آن اجازه دهید که به زندگی شما وارد شود... به ضمیرتان توجه کنید که چه می گوید...!
تنها تصور کنید که چه چیزهایی می توانید با این قانون خلق کنید، جالبترین هدیه ای که به همه ما داده شده... زمانی که شما کنترل کننده افکارتان باشید و می دانید که این قانون کار می کند، تنها محدودیت پیش رو جسارت در آفرینش است... زمانی که می فهمید شما می توانید هرچیزی خلق کنید این یک سطح از ترس را ایجاد می کند :)
یادآوری: هدف از تمام مطالب موجود در این بلاگ انباشتن ذهن شما با اطلاعات نیست. این مطالب نوشته شده اند تا به کار برده شوند. تا به شما کمک کنند که راه خود را به سوی ساختن زندگی دلخواهتان پیدا کنید.