۳۰ مطلب با موضوع «Self-Help» ثبت شده است

V جمله شگفتی ساز

مقابله با یاس (نا امیدی) هرگز ساده نیست.

همه ما خواهان موفقیت هستیم و هر روز بدان فکر می کنیم! گاهی اوقات زندگی آنگونه نیست که ما می خواهیم و در این زمان هاست که ما نیاز داریم خودمان را هل بدهیم و به جلو برانیم. ما نیاز داریم راهی بیابیم که مثبت اندیش بمانیم و به آینده خوش بین باشیم.

اگر با روانشناسی مثبت آشنایی داشته باشید احتمالا به موضوع تاکیدات روزانه مثبت بر خورده اید. دعاها و جملاتی که برای کاهش درد، آرامش روح و روان و تمرکز ذهن در زمان های سختی به کار می روند.

هرچند ما نمی توانیم تعیین کنیم که سختی ها چه زمان و چگونه به سمت ما می آیند، می توانیم ذهنمان را با جملاتی از حقیقت و عشق سرشار کنیم تا آزاد گردد.

اگر پیش از این با این گونه جمله ها بر نخورده اید اینجا شاید فرصت خوبی باشد برای این کار. اگر فرد دینی باشید با این جملات در کتاب های آسمانی و گفتار بزرگان دین برخورده اید.

"یاد خدا آرامش بخش دلهاست." یکی از پرکاربردترین آیه های قرآن کریم در این زمینه است.

در ادامه هفت جمله بسیار کاربردی و شگفت انگیز را برایتان آورده ام.

1) نیازی نیست که برای خودم دلسوزی کنم، چرا که من هدیه ای برای این دنیا هستم.

دلسوزی کردن برای خود بسیار ساده است به ویژه زمانی که از سوی جامعه پشتیبانی نمی شویم و کسی را دور و بر خود نداریم. اما باید همواره به یاد داشته باشیم که بهترین مخلوق پروردگار هستیم و نباید برای خود متاسف باشیم.

اگر احساس تنهایی می کنید، به یاد داشته باشید که شما یک هدیه برای تمام کسانی هستید که اطراف شما هستند، اگر شما نبودید دنیا به گونه دیگری بود. این جمله را آنقدر برای خود تکرار کنید تا باور کنید که بهترین هدیه خدا بر روی زمین هستید.

2) من می دانم چگونه بهترین تصمیم ها را برای خود بگیرم

تصمیم گیری برای زندگی (به ویژه تصمیمات مهم) هرگز به آن سادگی که باید باشد، نیست.

اندیشه های منفی به سراغ شما خواهند آمد اگر شما از اشتباه کردن بترسید. اغلب این ترس ها به خاطر اشتباهات گذشته و یا نگرانی بیش از حد در مورد آینده است که مبادا با اشتباهی کوچک تمامی آینده خود را به باد بدهید. به هر حال باید بیاموزید به خودتان اعتماد کنید. باید درک کنید که شما ناخدای کشتی زندگی خود هستید و تا زمانی که به خودتان اعتقاد دارید. هرچیزی همیشه به درستی عمل خواهد کرد. بدون استثنا.

3) آرامش را تنفس می کنم و تنش را بازدم

هرروز اتفاقاتی می افتد که باعث ترس و اضطراب می شود، اما راه هایی برای کنترل اینگونه موقعیت ها وجود دارد.

هر زمان حس کردید که نمی توانید از پس یک موقعیت دشوار بر بیایید، با خود بگویید هر زمان که نفس خود را فرو می برید، آرامش را به درون خود می کشید، و هر زمان که بازدم می کنید ترس و تنش را بیرون می دهید. ممکن است کمی طول بکشد ولی به مرور زمان شما قادر به کنترل ترس خود خواهید بود.

4) من عصبانیت را با بخشش و مهربانی جایگزین می کنم 

خشم می تواند منجر به استرس غیر ضرور شود و به سلامت بدن و ذهن ما آسیب بزند. برخی افراد بیشتر از دیگران مستعد خشمگین شدن هستند، اما هرکسی می تواند انتخاب کند که خشم را با بخشش و مهربانی جایگزین کند، این شامل شما و من هم می شود. دفعه بعدی که احساس کردید بدن شما سرشار از خشم شده، به خود بگویید که برای اشتباهات دیگران، انتخاب های ضعیف خودتان یا رخدادهای طبیعی زندگی عصبانی نخواهید شد. به جای آن اشتباهات دیگران را می بخشید، خودتان را به خاطر اشتباهاتتان می بخشید و قلب و روحتان را از عشق و مهربانی سرشار می کنید.

5) من امید و خوشبینی را به جای بدبینی انتخاب می کنم

زمانی که افکار منفی به ذهن شما وارد می شوند، بسیار آسان است که برده این افکار شوید و امید روزهای خوش را از دست بدهید. هرچند دشوار است، اما با کمی تلاش بیشتر ممکن می شود. دفعه بعدی که احساس افکار منفی به ذهن شما راه یافت، به خودتان یادآوری کنید که شما متعهد شده اید که امید و خوشبینی را انتخاب کنید. با خود بگویید که حتی اگر امروز آنقدر که امید داشتید رضایت بخش نبود، شما درس هایی از آن برداشت خواهید کرد و برای خوشی بیشتر و موهبت های مثبت فردا آماده خواهید بود.

6) من دوستان و عزیزانم را یک هدیه می دانم

عزیزان شما به دلیلی در زندگی شما هستند. گاهی ما تنها به شانه ای برای گریه کردن نیاز داریم، یا به شخصی نیاز داریم که به ما بگوید راهی که می رویم درست است. شما نباید تمام اعتماد به نفستان را بر نظر دیگران در مورد خود بگذارید، اما اگر قبول کنید که عزیزان شما یک هدیه الهی هستند، در مواجهه با مشکلات آنقدر احساس تنهایی نخواهید کرد.

7) من با سختی سروکار دارم، به همین دلیل فردی قوی هستم

هیچ کسی از آزمون های زندگی معاف نیست، اما کسانی که به بهترین شکل با آنها روبرو می شوند از این مشکلات قدرت می گیرند.

اگر بپذیرید که مشکلات را پس از بروز آنها حل خواهید کرد، یک گام به افکار منفی نزدیکترید و به این افکار و احساسات اجازه خواهید داد به زندگی شما حمله کنند. از سوی دیگر اگر مشکلات را شناسایی کنید و از آنها پایه ای بسازید برای موفقیت های آینده، آسوده تر خواهید بود.


زمانی که یک آزمون دشوار پیش می آید از این لیست استفاده کنید تا به خود یاداور شوید که شما قوی هستید.

پاینده باشید و شاد

قدرت رها کردن (بخشش)

در گام امروز برای شما یکی از مهمترین و قدرتمندترین تکنیک های رشد فکری و روانی را در نظر گرفته ام...

تمام کسانی که در مورد رشد معنوی سخن می گویند ولی در مورد بخشش و رها کردن حرفی نمی زنند در واقع سخن به گزافه گفته اند. آنها چیزی درباره اینکه چگونه می توان هوشیاری افراد را بالا برد  نمی دانند.

به لطف زندگی در جامعه ای که در آن شعار بکش تا کشته نشوی جریان دارد!!! همه ما کم کم باورمان شده که قدرت در کنترل کردن دیگران است.

با وجود اینکه آنچه در طول قرون توسط پیامبران آموزش داده شده بخشش است؛ ولی این واژه با افکار بیشتر مردم ناسازگار است. مردمی که آموزش دیده اند که هرگز نبخشند و رها نکنند.

بنابرین آنها نیروی زیادی را صرف دفاع و حمله به دیگران می کنند. در حالی که این تنها ضعف است. که به شکل قدرت تغییر قیافه داده. ولی باطنش همان است.

زمانی که شما این را می آموزید و در بخشش خبره می شوید، به ناگاه همه چیز تغییر می کند و شما نیروی پیشرفت بدون سختی را به دست می آورید.

بخشش قدرتیست که جامه سستی به تن دارد. (مانند ابرمردی که به جامه مردم عادی در آمده!!!)ابرمرد

ممکن است اندکی زمان ببرد تا این مسئله را بفهمید و به سادگی درکش کنید، ولی به ضمیر خود اجازه ندهید که شما را منحرف کند. شما این قدرت را دارید.

قدرت مطلق = بخشش

مسائلی که باید بدان توجه کنید:

۱ نظر

یک چیزی که برای زندگی بهتر نیاز دارید

آیا شده که حس کنید در زندگی غرق شده اید؟
حس کنید تلاشتان بی فایده بوده؟
حس شکست؟؟؟
بسیار دشوار است که چنین حسی نداشته باشید زمانی که زندگی در جهتی حرکت می کند که شما نمی خواهید.
همه ما ایده ای درباره یک زندگی فانتزی و ایده آل داریم.
به سرعت می فهمیم که این اصلا مهم نیست. ما در هر موقعیت می توانیم انتخاب کنیم که "واکنش نشان دهیم" و یا "پاسخ دهیم".
باید بیاموزیم که پاسخ دهیم و نه واکنش..!
 تفاوت این دو چیست؟ بدان فکر کنید...
زمانی که پزشک شما برایتان دارویی تجویز می کند، شما انتظار دارید که بدن شما به این دارو پاسخ دهد و نه واکنش. چه اگر واکنش نشان دهد دوباره باید به پزشک مراجعه کنید.
زمانی که به یک مسئله و یا یک آزمون بر می خوریم، باید همیشه موقعیت را کنترل کنیم، به جای اینکه به محیط یا دیگران اجازه بدهیم که ما را کنترل کند.
با توجه به موقعیت این کار ممکن است دشوار یا حتی غیر ممکن به نظر برسد. اگر از جایی که هستید راضی نیستید، چیزی در زندگی شما نیاز به تغییر دارد.
تغییر یک چالش ضروری در زندگیست. دگرگونی، محیط ما را هر روز تحت تاثیر قرار می دهد. وضع هوا، مشاغل، روابط و آزمون ها (حتی مشکلات جسمی و سلامت) بعضی از چیزهایی هستند که در زندگی ما تغییر می کنند و ما تقریبا هیچ کنترلی بر روی آنها نداریم.
چگونگی مواجهه ما با این تغییرات است که تعیین می کند هر یک از ما چه هستیم.
این همان یک چیزی است که امروز شما نیاز دارید که انجام دهید... همین حالا ... تا زندگی بهتری داشته باشید. گرایش، حالت، و روش و رفتار خود را تغییر دهید.

سه راه ساده زیستن و کشف موهبت

گاهی کنترل زندگی بیش از حد مشکل و پیچیده به نظر می رسد.

یک روز، تمام وقت کاری و بعد از ظهر خود را صرف تمام کردن پروژه ای می کنید که رئیستان به شما داده، روز بعد پنج ساعت تلاش می کنید تاوسیله برقی جدیدی که خریده اید را راه بیاندازید، یک روز کامل صرف می کنید تا اولویت های زندگیتان را مشخص و سازماندهی کنید.

یادگرفتن مدیریت همه این وظایف با هم برای هر شخصی کار دشواریست، حتی برای کسانی که در برنامه ریزی، کاهش استرس و مدیریت پروژه استادند.

اگر شما هم مانند دیگرانی که این نوشتار را می خوانند باشید، خواستار فراوانی، شادی، موهبت های الهی و موفقیت طولانی مدت در زندگی خود هستید.

هرچند رسیدن به هر یک از اینها سفریست دور و دراز؛ ساده کردن زندگی باعث می شود شما بهتر بر روی اهدافتان تمرکز کنید، فراوانی را در زندگی خود بیابید و موفقیت را به دست بیاورید.

تمرکز شما بیشتر می شود، روحیه شما افزایش می یابد و شما خود را در حال ساختن ضروریات زندگی خواهید یافت. پایه هایی که شما را به اهداف نهاییتان می رسانند.

بهترین راه کشف فراوانی آسان کردن زندگیست.

تمام آن چیزی که نیاز دارید اینست که بنشینید، آرام باشید و این سه راه ساده کردن زندگی را بخوانید.

۱ نظر

میانبر مخفی

می اندیشید یا فقط مصرف می کنید؟

جالب است...

گاهی، راهی که به نتیجه می رسد نقطه مقابل راهی است که به وسیله عوام به عنوان راه درست پذیرفته شده...

امروز می خواهم به شما نشان دهم که چگونه آهسته می تواند سریع، و سریع می تواند آهسته باشد...

سال ها پیش من با سرعت تمام در حال مصرف اطلاعات بودم... به گونه ای که اگر وقت کم می آوردم  و اگر نمی توانستم اطلاعات به خودم برسانم گویی "چیزی" گم کرده بودم...

حتی به یادگیری تندخوانی پرداختم تا بتوانم سریعتر یادبگیرم.

من از کتابی به کتاب دیگر می رفتم و حداقل در هفته یک کتاب را تمام می کردم.

به نظر خودم این بهترین کار ممکن بود..!

تا اینکه یک روز به جمله ای از آلبرت انیشتین بر خوردم که باعث شد صبر کنم و کمی بیاندیشم...

"مطالعه کردن، پس از سن خاصی، ذهن را از پیشه خلاقیت خود باز می دارد. هر شخصی که بسیار زیاد مطالعه می کند و از ذهن خود بسیار کم استفاده می کند به عادت تنبلی در اندیشیدن دچار می شود"

همه معرفت ها و دانش ها ممکن است کمی زمان ببرد تا در انسان نهادینه شود... در من چنین شد!

اما این خلاف عادت های معمول من بود.

با خود گفتم، "همه می دانند که اگر سریعتر بخوانی توانگرتر خواهی بود!"

اینبار به یاد جمله دیگری افتادم از مارک تواین که می گفت:

میارنبر در استتار

"هر زمان خود را همراه با عامه دیدی، زمان آن فرا رسیده که درنگ کنی و کمی تامل کنی."

بنابرین من خودم را در همراهی با عامه دیدم و خوشبختانه درنگ کردم و اندیشیدم...

من همیشه گفته های مارک تواین را کارآمد یافته ام. به خصوص زمانی که آنها را به کار می بندم...

پس من به جمله انیشتین دوباره نگاه کردم و فهمیدم که من تنها مصرف کننده اطلاعات هستم و به ندرت از آنها استفاده می کنم.

بنابرین من از شخصی که در سال بیش از پنجاه کتاب می خواند به فردی تبدیل شدم که کمتر و کمتر کتاب می خواند... اکنون شاید پنج کتاب یا کمتر می خوانم!

نه تنها این، اکنون من برخی کتاب ها را دوباره می خوانم. ممکن است یک کتاب را در سال چندبار بخوانم...

من سرعت خواندنم را کمتر کردم تا مطمئن شوم که آنچه می خوانم را به کار می برم... اگر اینطور نیست یا قبول می کنم یا صبر می کنم و آن را به کار می برم.

این روش آهسته است. درست است؟

به هرحال سریع نیست!

اما نکته جالبی هست... بهترین کتاب هایی که من دوباره خوانده ام به من اطلاعات بیشتری داده اند و یا به من ثابت کرده اند که در مسیر درست قرار دارم...

کتاب های جدید باید با وسواس خاصی و با دقت انتخاب شوند تا اطلاعاتی که می خواهم به کار ببرم را برای من تامین کنند.

حالا شاید کمتر از پانزده دقیقه در روز به مطالعه اختصاص می دهم. می توانم بگویم هرگز در این سیزده سال اینقدر در مصرف اطلاعات کند نبوده ام.

حالا جایی که سرعت خودش را نشان می دهد.

پیشرفت من فراتر از جهان است!

زندگی من هرروز آسان تر می شود، اطلاعات درست راهشان را به سمت من پیدا می کنند. من نیازی ندارم تا تلی از خاک را برای یافتن یک تکه طلا بکاوم.

می توانم با مطالعه اندکی از آنچه قبلا خوانده ام پیشرفت بیشتری خلق کنم...

بنابرین آهسته رفتن مرا سریع کرده!

هرچه در مصرف اطلاعات آهسته تر می شوم دستاورد بیشتری خواهم داشت.

می دانم به چه چیز فکر می کنید... که من اطلاعاتی دارم که شما هنوز در پی یافتن آنید...

اینطور نیست، شما به دنبال یافتن پاسخ در دنیای بیرون هستید. پاسخی که به دنبال آن هستید درون ذهن شماست... در به کار بردن آنچه انیشتین گفت:

میانبر استتار

"مطالعه کردن، پس از سن خاصی، ذهن را از پیشه خلاقیت خود باز می دارد. هر شخصی که بسیار زیاد مطالعه می کند و از ذهن خود بسیار کم استفاده می کند به عادت تنبلی در اندیشیدن دچار می شود"

با مطالعه زیاد من ذهنم را از خلاقیت خود باز داشته بودم... و این منجر به ایجاد عادت تنبلی در اندیشیدن در من شده بود...

به طور اساسی، من نمی اندیشیدم، من مصرف کننده بودم! مصرف می کردم!!!

زمان و مکان مناسبی برای استفاده از اطلاعات درست وجود دارد...

بنابرین دقت داشته باشید که اگر قرار باشد مصرفتان را کاهش دهید.. آیا این منجر به افزایش خلاقیت شما می شود؟ ...

اکنون به این نکته توجه کنید که اگر قرار باشد مصرف خود را کُند کنید... آیا فکر می کنید از عادت تنبلی در اندیشیدن دوری خواهید کرد؟...

کمی صبر کنید و به این نکات برای چند لحظه خوب فکر کنید... این درنگ می تواند شما را از اتلاف مقدار زیادی از وقتتان حفظ کند...

نیازی نیست به این پرسش ها پاسخ بله یا خیر بدهید... در واقع چرا نباید به جواب فکر کنیم... در اینجا قدرت در جستجو است، نه پاسخ.

آهسته شدن... این دقیقا خلاف باور ماست... اینطور نیست؟

مسئله اینست که این واقعیت است و حق با انیشتین است. تنها کمی زمان می برد تا باورش کنید...

پس توصیه می کنم کمی بدان فکر کنید...

جداً این کار می تواند نتایج شما و میزان خوشی شما را افزایش دهد اگر بتوانید قدرت آهسته بودن را بیاموزید...

و این شما را سریعتر می کند!

اگر دلیلی برای اثبات می خواهید، به نتایج خود در چند هفته اخیر نگاه کنید...
شما روزی 20 تا 30 دقیقه مطالبی را خوانده اید... و برای دریافت نتایج بزرگ تنها به 15 دقیقه در روز و 4 تا 6 روز در هفته نیاز دارید.
رمز موفقیت در پایداری است... راز این نیست که حجم بسیار زیادی از اطلاعات را در مدت زمان کمی مصرف کنید.
بنابرین اگر می خواهید به زندگیتان سرعت ببخشید و زمان بیشتری داشته باشید و به این نقطه برسید که هر آنچه نیاز دارید به سمت شما بیاید...
به شما پیشنهاد می کنم آهستگی را امتحان کنید تا سریع شوید!
مطلب امروز نیاز به اندیشیدن دارد و شاید خواندن دوباره به شما کمک کند...
پیروز باشید و شاد
۱ نظر