آیا این چالش را می پذیرید؟

به عنوان یک انسان، ما به انجام کارهای روزمره عادت می کنیم.

ما عادت می کنیم که هر روز یک جور صبحانه بخوریم، از یک مسیر خاص به محل کارمان برویم، هر روز برنامه کاری خاصی را دنبال کنیم، و با آدم های مشخصی دیدار کنیم، گروه خاصی از دوستان را ببینیم و با آنها در ارتباط باشیم.

روزها ممکن است کمی متفاوت شوند؛ بسته به اینکه چه روزی از هفته است. اما برای بیشتر ما نود درصد روز یکسان است.

اینکه روزگار راحتی داشته باشیم اشتباه نیست، اما اگر ما یک برنامه روزانه را برای مدت طولانی بدون هیچ تغییری تکرار کنیم زندگی برایمان راکد می شود.

من این را تجربه کرده ام، شما هم این را تجریه کرده اید، همه ما در نقطه ای از زندگی این مسئله را تجربه کرده ایم.

بنابرین اگر اکنون با خود می گویید "این دقیقا خود من هستم." خبر خوبی برای شما دارم.

مقاومت بیهوده است

امروز در گامی دیگر مطلبی مرتبط با بخشش، رها کردن و صرفنظر کردن را برای شما آماده کرده ام.
تنها با نادیده گرفتن و صرفنظر کردن از مخالفت ها و آسیب هاست که شما می توانید به قدرت واقعی خود دست یابید. و به گونه ای رویین تن شوید!!!
تنها مشکل این مسئله این است که شما باید به جایی برسید که نقطه مقابل باور هایی است که سالهاست با خود حمل می کنید. بنابرین ضمیر شما راه بسیار آسانی برای مقابله با شما در دسترسی به این قابلیت شگفت انگیز دارد.
همچنان که به پیش می روید به این نکته دقت کنید که این مطلب چه حسی در شما ایجاد می کند.
بله، این کار می تواند کاملا نقطه مقابل خوی کنونی شما باشد، می تواند تغییر بسیار بزرگی در شما ایجاد کند چرا که در تضاد با اندیشه های فعلی شماست. اما زمانی که به این نکته پی ببرید که راز امروز ما چگونه کار می کند، خواهید فهمید که چرا درصد بالایی از مردم در رسیدن به آنچه می خواهند، ناموفق هستند...
مسلم است که ممکن است کمی زمان ببرد تا این مهارت را به طور کامل کسب کنید. و بفهمید که

قدرت حقیقی =یعنی= مقاومت بیهوده است!

کار کمتر دستاورد بیشتر

پس تکلیف کار زیاد چه می شود؟

نکته اینست... قدرت طبیعت بی اندازه است و او برای کارهایش زحمتی نمی کشد... پس اگر طبیعتتان را تغییر دهید بی هیچ زحمتی به آنچه می خواهید می رسید...!

به همین سادگی

البته به این سادگی هم نیست. تغییر دادن طبیعتی که سالهاست (شاید بیست و یا سی سال یا بیشتر) که با آن زندگی می کنید به هیچ وجه کار ساده ای نیست. تنها نقطه قوت اینست که ما با قدرت موفقیت سازی به این دنیا می آییم. قدرتی که به ما کمک می کند راه رفتن بیاموزیم و حرف زدن. اما این نیروی شگفت انگیز و جادویی کم کم به وسیله دوستان، جامعه، نظام آموزشی و حتی والدین تبدیل شده به نیرویی که ما برای تخریب خودمان از آن استفاده می کنیم.

از شما می خواهم به همان نیروی ذاتی خود بازگردید. و این به هیچ وجه کار ساده ای نیست.

روح خود را راحت کنید

اگر با قانون جاذبه و مفاهیم مربوط به آن آشنایی داشته باشید، می دانید که ماهیت اندیشه های شماست که تعیین می کند چه چیزی به سمت خود جذب می کنید.
.... چه خوشی باشد و چه بیماری.
اگر همیشه در مورد دستاوردهایتان خجالت زده هستید، نگران آینده اید، یا حس می کنید که برای کسب موفقیت در زندگی به اندازه کافی خوب نیستید...
... قانون جاذبه می گوید که شما نتایج و افراد منفی را به سمت خود جذب خواهید کرد.
از سوی دیگر اگر باور دارید که چیزهای خوب برای شما اتفاق خواهد افتاد زمانیکه به اندازه کافی کار می کنیدو برای اهداف و رویاهایتان وقت می گذارید، آن چیزها برای شما اتفاق خواهند افتاد.
حتی زمانی که برای رسیدن به موفقیت، شادی و فراوانی کار می کنید ماندن در مسیر آسان نیست. اینکه هر روز بتوانید خودتان را سرپا نگه دارید.و به سمت هدف هایتان گام بردارید.
زندگی گاهی بی نظم می شود و هر روز چالش ها به شکل های مختلف به سمت شما می آیند.
حتی خلاق ترین، با استعدادترین و باهوش ترین افراد هم با آرام کردن اندیشه ها و آرامش روح مشکل دارند.
اما برای به دست آوردن آنچه می خواهید و ماندن در مسیری که شما آن را زندگی می نامید، باید راهی بیابیم که استرس را کاهش دهیم و روحمان را آسوده کنیم.
اگر شما احساس خستگی و یا زیاد کار کردن دارید، برای شاد بودن و شاد ماندن مشکل دارید، سعی کنید سه نکته زیر را در زندگی روزمره خود بگنجانید:

ناراحت باشید

از شما می خواهم که ناراحت باشید.
چرا من باید چنین چیزی بگویم؟
به نظر خواسته بیخودیست، اینطور نیست؟
می دانم که منتظرید توضیح بدهم که چرا چنین خواسته ای از شما دارم. توضیحش ساده است، اگر راحت باشید پیشرفت نخواهید کرد، خودتان را بهتر نمی کنید و هیچ حرکتی انجام نمی دهید.
لحظه ای که با زندگی خود احساس راحتی کنید دقیقا لحظه ایست که ازخودراضی  و راکد می شوید. در این شرایط روحیه شما رفته رفته تخریب می شود و موفقیت از شما فرار می کند.
منظورم به هیچ وجه این نیست که شما هرگز نباید بنشینید ویا استراحت نکنید. یا اینکه از بودن با دوستان و خانواده و یا از یک روز تعطیل لذت نبرید. همانطور که همیشه گفته ام وظیفه ما لذت بردن از این زندگیست. از این با ارزش ترین هدیه ای که به ما داده شده.
نکته نوشتار امروز به هیچ وجه این نیست...